فردی به نام اقای اس دارای حافظه ای قدرتمند می باشد حتی رقم ها نیز برای اقای اس داستان ما دارای تصاویر مخصوص بودند مثلا عدد 1 برای او تصویر مردی خوش هیکل و مغرور را تداعی می کرد
عدد 2 زن با روحیه
و عدد 3 یک آدم غمگین عدد
6 مرد با پای ورم کرده و
عدد 7 یک مرد با سبیل
و عدد 8 یک زن قوی بنیه است
و یا حتی عدد 87 را بصورت یک زن چهارشانه و یک مرد می بیند که سبیلش را تاب می دهد ( دوچرخه دوچرخه سبیل بابات میچرخه) اختلال جابه جایی حسی در او طوری شده بود که حتی اعداد هم در نظر او دارای هویت فردی بودند
اقای اس در درک استعاره ها مشکل داشت و همچنین ادامه می داد که من تنها چیزهایی را می فهمم که ان ها را با چشم خودم ببینم
کلمه هایی همچون بی انتها و هیچ را نمی توانست درک کند و بفهمد
فهم داستان های ساده هم برای او سخت بود زیرا این تصویر سازی مهار نشدنی در او برای هر کلمه وی را با بن بست رو بر رو می کرد
نکته مهم
برای اینکه متن ها را حفظ کنید باید موضوع به موضوع انها را حفظ کنید و چون حفظ کلمه به کلمه کاری مشکل و بلکه اشتباه می باشد
ابتدا متن را خوب بخوانید سپس کلمه کلیدی ان را مشخص کنید و از کلمه کلیدی ان تصویر ذهنی ایجاد کنید و اگر چند جمله را حفظ می کنید با استفاده از تخیل بی نهایت ان چند کلمه کلیدی را به هم مرتبط کنید و بخاطربسپارید
همه قسمت ها از حافظه ما شبیه حافظه اس به صورت یک شبکه ارتباطی با هم مرتبط است ( درست شبیه نقشه ذهنی )
این یک تشبیه ساده نیست بلکه بازتابی از ساختار فیزیکی مغز می باشد این مغز گنده ما صد میلیارد عصب وجود دارد که هریک از انها می توانند از 5 تا 10 هزار ارتباط سیناپسی با دیگر عصب ها داشته باشند
هر معنی و مفهومی که ما به خاطر می سپاریم و هر فکر و حسی که در ان بر انگیخته می شود باعث بروز دگرگونی هایی در این شبکه عظیم می شود
مثلا شنیدن یا خواندن کلمه قهوه اگر که به ان توجه کنیم یک خاطره و حس خاصی را برای تداعی می کند مثلا یک صبحانه در یک مکان شاید در خانه شما باشد و یا اینکه ارتباط شما با فردی خاصی را تداعی می کند این فرد می تواند نوعی احساس شادی یا غم را در شما برانگیخته کند. تمام این نکته های بهم پیوسته از قهوه شروع شد در واقع این یاداوری ها باعث بروز تکانه های الکتریکی در مغز می شود و باعث اتصال تعدادی از عصب ها به یکدیگر می شود که مفاهیمی چون قهوه ان صبحانه و مکان و از فرد را در خود دارد
اما یک چیز روشن درباره اینکه نمی توانیم بصورت آگاهانه و با روش منظم اندوخته های ذهنی خود را بیاد اوریم ماهیت تداعی شوند و غیر خطی ذهن ماست
مثلا درست شبیه این مورد درباره کریستیانو رونالدو چه چیزهایی برای شما تداعی می شوند بازیکن اهل پرتغال ، بازیکن سابق منچستر ، رئال و کنونی یونتوس با قد 187 و دو پنالتی که در دو جام جهانی در برابر تیم ملی کشورمون زد یکیش در مقابل میرزاپور بود که گل شد و دیگری برابر بیرانوند بود که گل نشد
تمام این اطلاعات بصورت تداعی شونده و بصورت نامنظم برای ذهن ما تداعی شدند این یعنی اینکه ماهیت یاداوری ذهن ما بصورت تداعی شونده است و غیرخطی و بصورت شبکه ای عمل می کند
هنگامی که ما چیزی را فراموش می کنیم و یا اینکه اسمی درست نوک زبانمان است و تلاش ما برای به یاد اوردن ان می تواند خسته کننده باشد درست شبیه کسی که مشعل بست در غارهای تاریک دنبال یک سرنخ می گردد مثلا اول اسمش فکر کنم با میم شروع میشد او قدش بلند بود و به بستکبال علاقه داشت چی بود اسمش تو نمی دونی ؟
ذهن اقای اس بصورت تداعی شوند و غیرخطی نبود بلکه بصورت خطی و با نظم می توانستد اندخته های ذهنی خود را به خاطرآورد
یک سوال اگر که 20 کلمه به شما داده شود می توانید انها را بصورت منظم حفظ کرده و برعکس هم انها را خاطرآورید؟
شاید مهارت های نامعمول اقای اس در همه ما به صورت نهفته وجود داشته باشد و فقط زمانی این مهارت های حافظه روشن می شوند که به صورت مستمر به کار گرفته شوند
راز حافظه مردی با حافظه بی نهایت
منتظر قسمت های جذابتر و بهتر باشید